بررسی عوامل موثر در بروز طلاق در افراد متقاضی طلاق در تهران

ارسال شده توسط ادمین در 17 مهر 1393 ساعت 23:15:06

بررسی عوامل موثر در بروز طلاق در افراد متقاضی طلاق در تهران

 ■ چکیده

خانواده، طبیعی‌ترین و مشروع‌ترین واحد تولید مثل و فراگیر‌ترین واحد اجتماعی به‌شمار می‌آید و نقش اصلی آن انتقال ارزش‌ها، پرورش نسل، ایجاد تعادل روانی، اجتماعی و عاطفی است. پیدایش بحران‌ها و نابسامانی‌هایی همچون مرگ والدین، طلاق و... می‌تواند نقش خانواده را کمرنگ و یا از بین ببرد. طلاق در زمره غم انگیزترین پدیده‌های اجتماعی است که آسیب‌ها و مشکلاتی که زوجین و خانواده‌های آنان قبل از طلاق و پس از آن متحمل می‌شوند و عوامل موثر بر بروز این پدیده از دیرباز مورد توجه و بررسی بوده است.متاسفانه مطالعات متعدد در کشور ما نشان می‌دهد که آمار طلاق در حال افزایش است. طلاق علل متعددی دارد و هرگز یک علت را نمی‌توان به عنوان علت اصلی طلاق در نظر گرفت. طلاق تبعات زیادی را در پی دارد که چنانچه بتوانیم از علل و عوامل آن جلوگیری کنیم خواهیم توانست از عواقب سخت طلاق رهایی یابیم. با توجه به اهمیت موضوع، بر آن شدیم علل اصلی طلاق را مورد بررسی قرار دهیم تا شاید راهکاری مناسب جهت کاهش آن در نظر گرفته شود. این مطالعه عوامل ایجادکننده طلاق در افراد متقاضی طلاق در دادگاههای خانواده تهران (شهید محلاتی- ونک) طی سال‌های 1386-1385 را بررسی می‌نماید. افراد گروه نمونه شامل 300 نفر و روش تحقیق توصیفی و مقطعی بوده و یافته‌ها به‌صورت فراوانی و درصد نمایش داده شده است. نتایج نشان داد که مهم‌ترین علل تقاضای طلاق به ترتیب شامل عدم تفاهم و سازش، خشونت و مشکلات جنسی می‌باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که طلاق علل و ابعاد گوناگونی دارد که با شناخت دقیق علل آن و برنامه‌ریزی لازم در این زمینه‌ها به ویژه طرح آن‌ها در مشاوره‌های قبل از ازدواج، همچنین لزوم آگاه‌سازی زوجین در زمینه دریافت مشاوره تخصصی در زمان بروز مشکل می‌توان از میزان وقوع طلاق کاست.

کلید واژه‌ها: طلاق، علل روانشناسی، خشونت، مشکلات جنسی

■ مقدمه

خانواده؛ نهاد اجتماعی، سازمان، گروه و نیز یک جامعه کوچک است که از نظر جامعه‌شناسان، نخستین واحد منسجم نظام اجتماعی را تشکیل می‌دهد و یکی از مهم‌ترین وظایف آن تامین وحدت و همبستگی اجتماعی است. به نظر ژان بدن «خانواده یک جامعه طبیعی است که ریشه سایر جامعه هاست و اولین واحد تشکیل دهنده دولت و کشور می‌باشد.» طلاق یکی از بحران‌های خانوادگی و اجتماعی است که در بسیاری از موارد موجب عدم تعادل خانواده گشته و به‌عنوان یکی از حوادث تنش‌زا، ثبات خانواده را درهم شکسته و بهداشت روانی اعضای آن را خدشه دار می‌سازد.اکثر محققان معتقدند که بازتاب‌های شوم این بحران دردناک بطور روزافزون در حال افزایش است و زندگی فردی و اجتماعی را مورد هجوم قرار می‌دهد (علی اسماعیلی، 1374)

جامعه‌شناسان می‌کوشند تا سیر پدیدآئی این پدیده‌ها را در سطح اجتماعی مورد بررسی قرار دهند بخصوص آسیب شناسان اجتماعی به طلاق به‌عنوان یکی از عوامل پدیدآورنده دسته‌ای از انحرافات اجتماعی می‌نگرند. روان‌شناسان، پدیده طلاق را نوعی گسستگی عاطفی زوجین و یا حداقل یکی از زوجین می‌دانند، این گسستگی عاطفی بدون شک دردناک است و مسلما این پدیده توام با ضایعات و آسیب‌های متفاوت برای زوجین می‌باشد. طلاق علاوه براینکه پدیده فردی و پیچیده‌ای است، یک پدیده اجتماعی نیز محسوب می‌شود به همین دلیل طلاق می‌تواند پایه و اساس بحران‌های مختلف دیگر تلقی شود (بیاتی، 1361).

امروزه به دلایل متعدد از جمله دگرگونی‌های سریع اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی، نهاد مقدس خانواده دستخوش تغییرات و ناملایمات زیادی گردیده است تا جایی که آمارها نشان دهنده این است که در آمریکا 3/2 [درصد] ازدواج‌ها به طلاق می‌انجامد. در یکی از تحقیقاتی که در سال 1989 توسط محققان دانشگاه ویسکانسین، براساس اطلاعات سال 1985 صورت گرفته، میزان طلاق در ازدواج‌های نخست به رقم حیرت آور، 67درصد رسیده است. به عبارت دیگر از هر سه ازدواج دو مورد آن به طلاق ختم می‌شود. در آلمان گرچه نرخ طلاق پایین‌تر است اما با وجود این تخمین زده می‌شود که حداقل 3/1 [درصد] ازدواج‌ها در آن کشور بدون حل تعارضات باقی می‌ماند و بسیاری از زوجین در یک رابطه پایدار اما بدون رضایت سر خواهند برد. در ایران نیز، اختلافات زناشویی و طلاق جزء مسائل حاد جامعه به‌شمار می‌رود، به‌طوری که در پژوهشی، طلاق جزء 10 رویداد فشارزای زندگی رتبه بندی گردید. بررسی آمار موجود نیز نشان دهنده روند رو به رشد آمار طلاق در کشور است بطوری که از 3/6 در ده هزار نفر در سال 75 به 4/9 در 10000 نفر در سال 1380 افزایش یافته است(تیرگری، 1386).

جدیدترین اطلاعات آماری ایران در مورد طلاق بیانگر افزایش آمار آن می‌باشد. به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، طی 6 ماهه اول سال 1381 تعداد طلاق‌های خلعی، بائن و رجعی به ترتیب 17، 17 و 32 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش نشان می‌دهد (ماوی، 1381).

مقایسه آمار قوه قضاییه در سال 1382، در مورد میزان ازدواج‌ها و طلاق‌های به ثبت رسیده بیانگر این است که تعداد ازدواج‌های سال 82 فقط 1161 فقره بیشتر از طلاق بوده است. براساس گزارش کیهان نیا(1375) ایران چهارمین کشور جهان از نظر میزان طلاق معرفی شده است. این افزایش سریع و رو به رشد جدایی و طلاق زوج‌ها، موجب نگرانی تحلیل‌گران اجتماعی شده است. از طرف دیگر با توجه به پیامد‌های متعدد منفی طلاق از جمله به‌خطر افتادن سلامت روانی زوج‌ها و فرزندانشان، میزان تصادفات اتومبیل منجر به مرگ، شیوع فزاینده بیماری‌های جسمانی، خودکشی، خشونت و قتل برای زوجین و خطر افسردگی، انزوا، مشکلات سلامتی و عملکرد تحصیلی پایین برای فرزندان وجود دارد. نتایج و آمار بالای طلاق، اهمیت و ضرورت برنامه‌های مداخله‌ای روانشناسی را برای کاهش اثرات مخرب ناسازگاری زناشویی و کاهش میزان طلاق مطرح می‌سازد، به‌ویژه اجرای چنین مداخلاتی در مراحلی که زوج‌ها هنوز به نارضایتی کامل زناشویی نرسیده اند و در مراحل اولیه ناسازگار هستند امری ضروری به‌نظر می‌رسد (تیرگری، 1386).

با توجه به معضل بزرگ طلاق و اثرات آن بر روی تمام افراد جامعه، هدف از انجام مطالعه حاضر شناسائی علل منجر به طلاق در زوجین متقاضی طلاق می‌باشد. از اینرو شناخت علل جدایی‌ها می‌تواند منتهی به روشن شدن چارچوب ذهنی مسئولین در جهت اتخاذ تصمیم‌های درست برای مقابله با این فرایند شوم اجتماعی و همچنین برنامه ریزی جهت مشاوره‌های قبل از ازدواج و پیشگیری از طلاق شود که نهایتا منجر به پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و ثبات در خانواده می‌گردد.

■ روش

این مطالعه، یک مطالعه توصیفی است و به‌صورت مقطعی اجرا شده است. در این پژوهش کلیه افراد متقاضی طلاق که طی سالهای 1385 تا 1386 به دادگاه‌های خانواده تهران (شهید محلاتی- ونک) مراجعه می‌کردند به طور کامل مورد بررسی قرار گرفتند و اطلاعات لازم جهت بررسی موضوع مورد نظر از آن‌ها استخراج گردید.

■ جامعه، نمونه و روش نمونه‌گیری

جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد متقاضی طلاق و حجم نمونه 300 نفر می‌باشد که طی سال‌های 1385 تا 1386 به دادگاه‌های خانواده تهران (شهید محلاتی- ونک) مراجعه کرده‌اند.

■ شیوه اجرا

به مدت 2 روز در هفته مصاحبه گر در دادگاه حضوریافته با متقاضیان طلاق مصاحبه می‌نمود. همه متقاضیان طلاق جهت مصاحبه دعوت می‌شدند. افرادی که تمایل به همکاری داشتند و از شرایط ورود به مطالعه برخوردار بودند مصاحبه بعمل می‌آمد با توجه به میزان همکاری افراد و مدت مصاحبه به‌طور متوسط در هر روز 3 یا 4 نفر مورد مصاحبه قرار می‌گرفتند.

ابتدا از طریق جستجو در منابع کتابخانه‌ای و اینترنت دلایل احتمالی طلاق در ایران مشخص شد و به‌صورت یک لیست سازماندهی شد. لیست فوق توسط 5 نفر از اساتید مورد بررسی و اصلاح قرار گرفت سپس با یکی از اساتید روانشناسی مشاوره به‌صورت یک مصاحبه ساخت یافته تنظیم گردید.

■ روش تجزیه و تحلیل داده‌ها

در این پژوهش داده‌ها به‌صورت فراوانی و درصد نمایش داده شدند.

■ یافته‌ها

در این مطالعه دامنه سنی 300 فرد متقاضی طلاق 62-15 سال (34/8 SD= و 04/31M = ) و طول مدت ازدواج 40-1 سال (64/ 7 SD =و 08/9M = ) بوده است. جدول شماره 1 خصوصیات دموگرافیک افراد متقاضی طلاق را نشان می‌دهد.

براساس داده‌های جدول شماره 1 بیشترین میزان تقاضای طلاق در زنان (90)، در گروه تحصیلی دیپلم (7/50)، در زنان خانه دار (7/72)، در طبقه کارمند (3/41)، در خانواده‌های بی‌سواد (3/78) افرادی که از حمایت زیاد خانواده برخورداند(41) و همچنین در افراد مستاجر (7/49) با وضعیت اقتصادی متوسط (7/49) و ساکنین مناطق جنوبی تهران (3/40) از فراوانی بیشتری برخوردار است و کمترین میزان طلاق در خانواده‌های با فرزند بیشتر (6/7) در فرزندان آخر خانواده (10) مشاهده می‌گردد.

همانطور که نتایج جدول شماره 2 نشان می‌دهد بالاترین علل درخواست طلاق به ترتیب مربوط به عدم تفاهم و سازش (85)، عدم تامین نیازهای روحی و روانی زوجین (81)، خشونت (7/68) و مشکلات جنسی (7/66) می‌باشد.

همچنین براساس بررسی انجام گرفته در این مطالعه احتمال طلاق در افرادی که متارکه قبلی داشته‌اند 3/10 است.

18/3 افرادی (زن‌ها) که متقاضی طلاق بودند همسرانشان مشکلات قانونی و قضائی داشته‌اند و بیشترین میزان طلاق در ازدواج‌های سنتی بوده است.

■ بحث

این مطالعه عوامل مرتبط با طلاق را دردادگاهای خانواده تهران در سالهای 1385-1386 مورد بررسی قرار داد. با توجه به نتایج بدست آمده 90درصد (270 نفر) افراد متقاضی طلاق را زنان و فقط 10درصد (30 نفر) را مردان تشکیل می‌دادند. مطابق با بررسی‌های بخش آمار قوه قضائیه در سال 82 از هزاران پرونده درباره ناسازگاری‌های زناشویی و تقاضای طلاق در دادگاههای خانواده که تحت بررسی قرار گرفته است، بیشتر درخواست‌های طلاق در پرونده‌ها از سوی زنان علیه شوهران مطرح است و بیش از 90درصد طرح کنندگان درخواست‌ها زنان جوانی بودند که به علت عدم تفاهم با شوهران خود، خشونت خانگی، فقر مالی و اعتیاد همسران به دادگاه‌ها مراجعه کرده‌اند (تیرگری، 1386) همچنین در گزارش ریحانی (1381) در بررسی علل طلاق در شهرستان گناباد در اکثریت واحدهای مورد پژوهش (7/45 درصد) زنان خواهان طلاق و کمترین آن‌ها (3/15 درصد) زوجین هردو خواهان طلاق بوده اند (ریحانی، 1381).

نتایج این بخش با توجه به حق طلاق در آقایان در کشورمان بیشتر می‌بایستی مورد بررسی قرار گیرد و این سئوال پیش می‌آید با توجه به عدم حمایت قانونی و مشکلات رفاهی و اقتصادی در زنان چگونه تعداد قابل ملاحظه‌ای از افراد متقاضی طلاق را زنان تشکیل می‌دهند. مسئولین خصوصا مسئولین قوه قضائیه می‌بایستی بررسی‌های کارشناسانه در مورد علل و ریشه یابی در این مقوله و در مورد قوانین انجام دهند.

نتایج همچنان نشان داد که میزان تقاضای طلاق در افراد با تحصیلات دیپلم (7/50درصد) بیش از سایر طبقات تحصیلی است. در مطالعه قطبی و همکاران نتایج نشان داد که سطح تحصیلات با طول مدت زندگی ارتباط داشته و سطح تحصیلات زنان مطلقه بیش‌تر از مردان بوده است (قطبی، 1383) علاوه بر آن نتایج گزارش‌های دیگر نشان می‌دهد که هر چه سطح تحصیلات زوجین بالاتر باشد واکنش آنها به موقعیت‌های زندگی با احساسات مناسب تری همراه است و از توانائی حل مشکلات خانوادگی به میزان بالاتری برخوردارند. تحصیلات نقش بیشتری در بقا و حفظ خانواده دارد، بدینسان به‌نظر می‌رسد سواد همانند یک عامل آگاهی بخش عمل می‌کند و بی‌سوادی و مرزهای نزدیک به آن بالاتریِن نسبت طلاق را فراهم می‌سازند (میر احمدی زاده، 1382؛ بهاری، 1383؛ شیرزاد، 1379؛ کوردک1، 1993؛ دیکی 2و همکاران، 2002؛ ویلسن3 و اسمال وود4، 2008؛ ایزیگو ابانیهی5، 1998).

گو (1985) معتقد است رضایت زناشویی به عوامل متعددی بستگی دارد ولی بحران زمانی به وجود می‌آید که اشتغال زن جز ارجحیت‌های زن و شوهر محسوب می‌شود. اشتغال زن و شوهر به کار و مطالعه، موجبات تفاهم بیشتر و در نتیجه تداوم زندگی آنهارا فراهم می‌کند (بنی جمالی، 1383). نتا یج مطالعه حاضر نشان داد که بیشترین میزان تقاضای طلاق در زنان خانه دار (7/72 درصد) در مقایسه با زنان شاغل مشاهده می‌شود. پژوهش ما با یافته‌های میراحمدی زاده و همکارانش (1382) هماهنگ است. آنها گزارش دادند که بیشتر زنان در شرف طلاق، خانه‌دار (9/61 درصد) هستند این امر شاید موید نظر جامعه‌شناسان باشد که احساس استقلال در خانم‌ها سبب افزایش رضامندی زناشویی می‌شود (میراحمدی‌زاده، 1382؛ کانگر 6، 1999؛ بهویا 7، 2005؛ لوین 8، 2005؛ ویستفیلد9، 2002؛ کسلر 10، 1998؛ روگ 11، 2006؛ روترمن 12، 2007). همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین طبقه مراجعه کننده به دادگاه خانواده طبقه اجتماعی و اقتصادی متوسط (7/49درصد) بوده است. برخی از محققین معتقدند که در مقایسه با مشکلات دیگر، مشکلات اقتصادی روابط زناشویی را کمتر تخریب می‌کند (ودد 13، 2000؛ کنو 14، 2000؛ هیتون 15، 1999؛ یون 16، 2007؛ کاگلین 17، 2000؛ ثوان 18، 2006). ولی تحقیقات دیگر نشان می‌دهد که فقر اقتصادی یکی از علت‌های مهم طلاق محسوب می‌شود. ناپایداری در طبقات فقیر بیشتر از طبقات دیگر جامعه است. به‌عبارت دیگر هر قدر در سطوح قشربندی اجتماعی پایین‌تر می‌آییم میزان طلاق رو به افزایش می‌گذارد(شیرزاد، 1383؛ بنی جمالی، 1383؛ کالمیجن 19، 2007؛ بران 20، 2007؛ مک دونالد 21، 2004(به نظر می‌رسد این بخش از تحقیق نیاز به بررسی بیشتر و دقیق‌تر داشته باشد.

نتایج این مطالعه همچنان حاکی است که میزان طلاق در رتبه تولد متوسط و در افرادی که از حمایت‌های مادی و معنوی بیشتر و در خانواده&zwnj

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080